۱۰ خرداد ۱۳۸۵

تغییر شخصیت

راجع به زندگی مشترک اگر بخواهم بگویم میتوانم به این اشاره کنم که ما ایرانیها از نظر ابراز احساسات خیلی از دنیا عقب هستیم ،راستش من بیشتر مواقع به حال اونها قبطه خوردم اینکه میبینم هر روز صبح با هم دست در دست هم با ابراز احساس به هم به سر کار میرند و حتی سر کار هم وجود هم رو احساس میکنند(راجع به یک زوج ویتنامی صحبت میکنم)، حقیقتش متآسفانه طرف مقابل من به این روابط احساسی، بهایی نمیدهد به نظر ایشان همه زندگی این روابط نیست آدمها پیشرفتشان با وجود این روابط زیر سوال میرود البته در حضور دیگران این نظر رو دارند!!! ، و من آدمی هستم که روابط و اظهار نظر دیگران برایم مهم و حیاتی هست و روی ارتباطم با دیگران تآثیر میگذارد از این رو احساس میکنم من هم این احساسات رو در خودم بی اهمیت جلوه میدهم اما وقتی که این روابط رو میبینم حس حسادت واه حسرت در من تقویت و در دل نهفته میشود البته یک توضیحی هم هست که تمام ایرانیها اینطور نیستند اما مطمین هستم که اگر کسی از دوستای خارجی ما بخواهد به روابط ما نمره ای بدهد حتماَ پایین تر از 5 هست از 20 راستش یک نفر از نزدیکان به من سفارش میکردند که باید این روابط آموزش داده شوند و من که بعد از 3 سال زندگی مشترک نه تنها نتوانستم این رابطه رو آموزش بدهم بلکه این حق را از خود زایل کرده و حتی آن را از یاد برده ا م
1 - توصیه به جوانانی که به احساس و ابراز احساسات اهمیت میدهند اینکه با کسی ازدواج کنند که مثل خود باشند و گرنه به آدمی مثل من تبدیل میشوند که باید درد دل هایش را بر روی صفحات وب بنویسد.
2 - مرد های ایرانی مرد های خوبی برای خانم های خارجی نیستند این تجربه ایست که در چند مورد به چشم دیده ام و در چند مورد از دیگران شنیده ام
3- همیشه نباید به این امید بود که فردی ممکن است تغییر کند چون این امکان هم وجود دارد که هیچ وقت تغییر نکند اگر شک دارید میتوانید سری به سینک آشپز خانه ما بزنید !!!!
این وبلاگ هم نعمتی است برای کسانی که کسی را برای درد دل ندارند :(

۰۳ خرداد ۱۳۸۵

تجارب زندگی

بعد از سالی که به اینجا نقل مکان کردم به چه چیزی دست یافتم راستش من خودم از میزان تجربیاتی که کسب کردم رازی هستم البته به محتوای علمی زیادی دست نیافتم اما تجارب بدست آمده جبران کاستی ها را انجام داده اینجاست که من واقعا معنی وقت طلاست رو متوجه میشوم اگر از میزان وقت به نحو احسنت استفاده شود ارزشش با طلا یکسان است . این دو سال مفیدترین سالهای زندگی من بود سالهایی که به نظر خودم از یک پوسته قدیمی وتنگ در اومدم و به یک دنیای دیگه پا گذاشتم البته هیچ وقت پوستۀ عزیز خودم رو فراموش نمیکنم و دلم میخواد همیشه به یادش باشم , احساس میکنم جرأتم در مقابله با وقایع زندگی زیاد شده به نظرم کسانی که تنهایی این مراحل رو پشت سر میگزارند خیلی کار بزرگی انجام میدهند. امیدوارم که با ورود به هر مرحله ای چنین تجاربی را به کوله زندگی اضافه کنم و در انتها چه زیباست که هر فردی این کوله را به عزیزترین کسانش هدیه بدهد .
بس شیرین است بیان تجربه زندگی پدر یا مادری به فرزند به امید روزی که این تجارب آموزنده و شادی بخش برای همه باشند.

۲۹ اردیبهشت ۱۳۸۵

ایران

پنج روز که از ایران برگشتم هنوز زندگی عادی رو شروع نکردم هنوز هم دلم میخواهد کاری انجام ندهم وبه بیکاری این چند مدت عادت کرده ام این بار سفر خوبی داشتم وقتم دست خودم بود و میتونستم برنامه ریزی داشته باشم در این سفر میتوانم بگویم که مردم بیشتر به مادیات و تجملات روی آورده بودند و تمام تلاشها در رقابت بر سر داشتن وسایل مدرنتر بود میشه گفت که این چیز بدی نیست اگر تنها هدف فخر فروشی به دیگران نباشد علاقه انسانها به مد روز بودن و مدرن بودن خوب هست به شرط اینکه فقط برای به رخ کشیدن نباشه که متاسفانه بیشتر مردم همینطور بودند کسی از دست زبان دیگری در امان نبود و زندگی ها با استرس زیادی همراه بود اما نمیدونم واقعا هر دفعه که میرم ایران بیشتر نا امید میشوم از زندگی در اونجا